عادل جهان آرای، به مناسبت هشتاد و نهمین سالروز تولد جلیل ضیاءپور در وبلاگ خود مقاله ای تحت عنوان «یادکردی از زنده یاد جلیل ضیاءپور- نقاش نوگرای گیلانی» نوشته است که در ادامه می خوانیم.
یادکردی از زنده یاد جلیل ضیاءپور- نقاش نوگرای گیلانی
استان گیلان، یکی از معادن غنی فرهنگ ایران است. بسیاری از فرهیختگان معاصر کشور ما، در این آب و خاک رشد و نمو یافتند، بالیدند و به غنای فرهنگی ایران زمین افزودند. ایجاد مدارس موسیقی و تئاتر در استان گیلان، آن هم نزدیک به ۹۰ سال پیش، نشان میدهد که مردم این خطه چه میزان به هنر و ژانرهای متفاوت آن علاقه دارند. این نسبت نه در حوزه موسیقی و تئاتر که در حوزه شعر و داستان هم قابل توجه است و در حوزه نقاشی هم با وجود بزرگانی چون ضیاپور این علاقهمندی بیشتر معنا مییابد.
حال که در آستانه هشتادونهمین سالگرد تولد زندهیاد ضیاپور قرار داریم و قرار است روز شنبه ساعت۱۹ در سالن آمفیتئاتر مجتمع فرهنگی شهید چمران انزلی، مراسمی به این مناسبت برگزار شود، بهطور مختصر نگاهی گذرا به کارها و زندگیزندهیاد ضیاپور داریم.
اغراق نیست اگر بگوییم اصطلاح نقد هنری را اولین بار به صورت علمی، زندهیاد استاد جلیل ضیاپور وارد ادبیات هنر ایران کرده است. به اذعان بسیاری از اهالی هنر، بالاخص هنر نقاشی، زندهیاد ضیاپور هم پدر نقد هنری در ایران محسوب میشوند و هم او بود که نقاشی مدرن را با نگاه به فرهنگ اصیل ایرانی در ایران شناساند.
ضیاپور، نسلی را تربیت کرد که امروز هر کدام از آنها، خود از پیشروان و فعالان جنبش هنر معاصر ایران هستند و روندی را در ایران رقم زدهاند که اگر نبود همت زندهیاد ضیاپور و شاگردان ایشان، چه بسا نقاشی مدرن موجود با جامهای وارونه بر سر نقاشی کشور کشیده میشد و آنگاه خوراک علاقهمندان به نقاشی و هنر، چیزی بود که نه نشانی از فرهنگ ایران در آن دیده میشد- همانگونه که متأسفانه در برخی از هنرها با ادعای مدرنیسم و پستمدرنیسم کموبیش به چشم میخورد- و نه مدرنیتی از آن مستفاد میشد.
نگاهی به نقاشیهای استاد ضیاپور نشان میدهد که هنر نقاشی وقتی که آگاهانه و در عین حال بهصورت علمی و با دانش در خدمت نقاش باشد، میتواند ضمن حفظ فرهنگ و نشان دادن زیباییها و قابلیتهای آن، رنگی از روزگار و نشانی از تجدد و نو بودن را به همراه خود داشته باشد.
در تابلوی «زینب خاتون» همینکه نقاش یکی از موضوعها و المانهای هنری ملی را دستمایه کار خود قرار میدهد و با توجه به یکی از شعرهای عامیانه ایران (جُم جُمک برگ خزون) تصویری را جان میدهد که سالها مردم این دیار با خواندن شعرش، شادی میکردند، در حقیقت نشاندهنده هوش و آگاهی هنرمند از هنر بومی و پیوند آن با دنیای جدید است.
اما زندهیاد ضیاپور در پیکره «زن کرد قوچانی» نگاهی مردمشناسانه به هنر نقاشی دارد و علاقه و عشق خود به مردم کشور ما را در قالب و نگاهی تازه به تصویر میکشد؛ در حقیقت به بازنمایی فرهنگ اصیل ایرانی میپردازد و آن را لباسی تازه و نو میپوشاند. شاید همین دقت و نگاه جدید او بود که دیدگاههایش را با عنوان «لغو نظریههای مکاتب گذشته و معاصر» به رشته تحریر در آورد تا راه تازهای پیش پای نقاشی ایران بگشاید. برخی معتقدند که کارهایی که زندهیاد ضیاپور انجام دادهاند، در حدواندازه کار نیما در حوزه شعر است.
زندهیاد جلیل ضیاپور پنجم اردیبهشت ۱۲۹۹در انزلی متولد شد و تا مقطع دیپلم در این شهر تحصیل کرد و سپس به دانشکده هنرهای زیبای تهران رفت و بعد از پایان تحصیلات، مطالعات خود را در بوزار فرانسه در کنار بزرگانی چون «آندره لوت» ادامه داد. او در فرانسه علاوه بر رشته «نقاشی و مجسمهسازی» در رشتههای دیگری چون تاریخ هنر، سبکشناسی، تاریخ تمدن، جامعهشناسی، نقششناسی و پوشاک تحصیل کرد. او پس از پایان تحصیل به ایران آمد و انجمن نوگرای «خروس جنگی» را بنیان گذاشت. او میگوید:«پس از آمدنم به ایران متوجه شدم که هنر ما از دنیا خیلی دور است و تصویرسازی و نقاشی ما یک تقلید بیمحتوا است. پس میبایست مبارزهای انجام میگرفت، مبارزه میان کهنهپرستی و سنّتگرایی به دور از واقعیات زمانه و این موضوع نیاز به برنامهریزی دقیقی داشت. پس انجمنی تأسیس نمودم و نام انجمن را خروس جنگی گذاردم به این دلیل که هیبت زیبا و رنگین خروس به نقاشی نزدیک است و خودش نیز مظهر جنگ و مبارزه است و شعاری را نیز برای انجمن برگزیدم از فرخی سیستانی و آن شعار این بود: فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر/ سخن نوآر که نو را حلاوتی است دگر.»
انتشار «خروسجنگی» در واقع دریچه تازهای بهروی هنرمندان گشود که تا آن زمان شاید کمتر با مولفههای آن یا آشنا نبودند، یا آنکه توان بیان آن را نداشتند. او علاوه بر نقدها و تحلیلهای هنری خود، توانست ۲۸کتاب تحقیقی و هنری تألیف کند و همچنین در باره نقاشان ایران از زمان کمالالملک تا پیش از انقلاب اسلامی، کتاب پرباری را منتشر کرد.
استاد ضیاپور در عین حال که یک نقاش چیرهدست و متبحر بود، در حوزه زبان و ادبیات بومی، سالها بر روی «واژهنامه تطبیقی گیلکی» کار کرد که از جمله مهمترین کارهایش در حوزه زبان و ادب گیلکی است. این واژهنامه بیش از ۶۰هزار واژه گیلکی را در خود جای داده است. همچنین یک نقش قالی با نقشمایه زن و مرد گیلانی و حاشیه جاروی اسپیلی از جمله آثار مشهور مرحوم ضیاپور است. پدر نقاشی مدرن ایران سرانجام در ۳۰ آذر سال ۷۸ بدرود حیات گفت.